«مرضیه» و «مرتضی» دو نام خبرساز در هفته گذشته بودند؛ دو عروسکی که شباهت اسامیشان به دو تن از شخصیتهای مذهبی شیعه (امام علی و حضرت فاطمه) باعث شد تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و تبلیغکنندگانشان تحت پیگرد قضایی قرار بگیرند، با این اتهام که مرتکب «عمل مجرمانه» شده و «قصد توهین به مقدسات» را داشتهاند.
بازخوانی ماجرای عروسکهای «مرضیه» و «مرتضی» و شیوه برخورد جمهوری اسلامی با نامهای مذهبی طی سالهای پس از انقلاب آشکار میکند که تقدسگرایی در فرهنگ رسمی و حکومتی تا آنجا پیش رفته که نهتنها در فیلمها و سریالها، شخصیتهای منفی هرگز نام مذهبی ندارند، بلکه حتی نامگذاری دو عروسک نیز میتواند پیامدهای قضایی داشته باشد.
عروسکهای «مرضیه» و «مرتضی» که طی روزهای اخیر تصاویرشان در شبکههای اجتماعی به شکلی گسترده منتشر شد، در واقع دو ابزار یا اسباببازی (فیجت) فانتزی ضداسترساند که به شکل حیواناتی مانند گوریل عضلانی و خوک طراحی شدهاند و برای تخلیه هیجانها (از طریق فشردن یا ضربه زدن) استفاده میشوند.
این عروسکها در فروشگاههای اینترنتی از جمله «دیجی کالا»، «با سلام» و صفحات اینستاگرامی با نامهایی مانند «فیجت گوریل شنی» یا «عروسک کتکخور» عرضه میشدند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پس از آنکه برخی کاربران شبکههای اجتماعی به آنها توجه نشان دادند و مدعی شدند نام این عروسکها «توهین به مقدسات» و «قبحشکنی» است، موضوع ابعاد گستردهتری یافت. در پی این واکنشها، خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، در بخش «فارس من»، کارزاری برای پیگیری قضایی علیه سازندگان این عروسکها راه انداخت.
این رسانه وابسته به سپاه در این کارزار مدعی شد که «انتخاب چنین نامهایی تصادفی نیست» و هدف از آن «بیاهمیت جلوه دادن حرمت نامهای مقدس» است. در ادامه نیز این پرسش را مطرح کرد که «اگر نامگذاری این دو عروسک اتفاقی بوده، چرا از نامهای غیرمذهبی استفاده نشده است؟»
با ادامه فشارها و تهدیدها، برخی فروشگاههای اینترنتی لینک (آدرس اینترنتی) فروش این عروسکها را حذف کردند و دادستانی تهران به ضابطان قضایی دستور داد افرادی را که در تولید و فروش این «عروسکهای موهن» نقش داشتهاند، شناسایی و دستگیر کنند.
انتشار این خبر بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشت. گروهی از مذهبیهای تندرو این اقدام را «دفاع از مقدسات» دانستند، در حالی که بسیاری دیگر آن را نشانهای از «تقدسگرایی افراطی» ارزیابی کردند که یکی از بنیانهای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی است.
این در حالی است که طبق گزارش سایت رویداد۲۴، واقعیت بود که این عروسکها از طریق مجاری رسمی و قانونی داخل ایران، از جمله فروشگاههای اینترنتی معتبر، عرضه شده بودند. در عین حال، منتقدان به نکته دیگری نیز اشاره داشتند: «مرتضی» و «مرضیه» اسامی اصلی شخصیتهای مذهبی مورداحترام شیعیان نیستند، بلکه از میان دهها لقب و کُنیه آنها انتخاب شدهاند. آن هم در حالی که بنا بر اسناد مذهبی، امام اول شیعیان بالغ بر ۸۰ لقب و کنیه دارد و دختر پیامبر اسلام نیز با بیش از ۱۲۰ کنیه خوانده میشود. القابی که به هر حال برخی از آنان برای بسیاری از کسانی که اعتقادات مذهبی دارند، نیز شناختهشده نیستند.
صرفنظر از جنبههای مذهبی و اجتماعی این ماجرا، علی نجفیتوانا، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری، معتقد است که پیگرد قضایی سازندگان عروسکهای «مرضیه» و «مرتضی» نمونهای از «برداشت سختگیرانه و تنگنظرانه از قانون» است. او با استناد به اصل قانونی بودن جرم و مجازات یادآور میشود که هیچ عملی را نمیتوان جرم دانست، مگر آنکه در قانون بهصراحت برای آن عنوان مجرمانه و مجازات تعیین شده باشد.
نجفیتوانا توضیح میدهد: «اگرچه در قوانین ایران توهین به مقدسات جرم تلقی میشود، صرف انتخاب نامهایی برای دو عروسک، بههیچوجه در این چارچوب نمیگنجد.» به گفته او، این دو نام علاوه بر بار مذهبی، در میان مردم بسیار متداولاند و کاربردشان برای یک محصول تجاری بهخودیخود نشانه بیاحترامی یا قصد اهانت نیست.
او همچنین تاکید دارد که تعقیب کیفری کسانی که تنها دو عروسک تولید و نامگذاری کردهاند، فاقد مبنای قانونی است و چنین برخوردی را نمیتوان در چارچوب جرم «اهانت به مقدسات» توجیه کرد.
از «لیوان ائمه» تا ممنوعیت نامهای مذهبی بر کالاها
ماجرای عروسکهای «مرضیه» و «مرتضی» نخستین مورد از برخورد قضایی با استفاده از اسامی مذهبی در محصولات تجاری نیست. در سالهای گذشته نیز نمونههای مشابهی از حساسیت و مداخله دستگاههای حکومتی در این زمینه دیده شده است.
در بهمن ۱۴۰۲، فروشگاه اینترنتی دیجیکالا بهدلیل عرضه محصولاتی مانند لیوان و کفش با طرح و نام ائمه، با اتهام «توهین به مقدسات» روبرو شد. دادستانی تهران علیه این پلتفرم اعلام جرم کرد و حتی خبر بازداشت موقت مدیرعامل آن به مدت چند ساعت منتشر شد. این اقدام با واکنش گسترده در شبکههای اجتماعی همراه بود؛ برخی آن را دفاع از باورهای دینی دانستند و گروهی دیگر از «موج تازه تقدسگرایی نهادی» سخن گفتند.
در ماههای بعد، رسانههای نزدیک به نهادهای امنیتی و مذهبی با تشدید لحن خود، اتهامهایی سنگینتر نظیر «سب النبی» را نیز در این پرونده مطرح کردند. گرچه هیچ حکم قطعی در این زمینه صادر نشد، فضای رسانهای و تهدیدهای غیررسمی موجب شد بسیاری از فروشندگان اینترنتی کالاهایی با نماد یا نام مذهبی را از فهرست خود حذف کنند.
پیش از این، در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ هم برخی رسانههای حوزوی و فقهی درباره چاپ یا حک اسامی مقدس بر اشیایی که «ممکن است موجب هتک حرمت شود»، هشدار داده بودند.
علاوه بر این موارد، طی سالهای اخیر نهادهای فرهنگی رسمی، از جمله وزارت ارشاد و صداوسیما، بارها درباره استفاده از نام امامان شیعه در فیلمها، تبلیغات و آثار هنری تذکر دادهاند. در مواردی نیز از تولید یا پخش آثاری که یکی از شخصیتهایش نام مذهبی داشته اما در نقش منفی ظاهر میشده، جلوگیری شده است.
خط قرمز استفاده از نامهای مذهبی در جمهوری اسلامی
پرسش خبرگزاری فارس درباره اینکه «چرا برای عروسکها از نامهای غیرمذهبی استفاده نشده» در واقع بازتاب سیاست نانوشتهای است که طی پنج دهه گذشته در نظام فرهنگی جمهوری اسلامی نهادینه شده است؛ سیاستی که نام را به ابزاری برای بازنمایی ارزشها، تفکیک خیر از شر و مرزبندی اخلاقی تبدیل کرده است.
از آغاز استقرار جمهوری اسلامی، سیاست فرهنگی حاکم بر رسانهها و تولیدات هنری بر تقدسبخشی به اسامی مذهبی و پرهیز از بهکارگیری آنها برای شخصیتهای منفی استوار بود. در اغلب فیلمها و سریالهای رسمی، شخصیتهای مثبت داستان نامهایی چون علی، زهرا، فاطمه، مهدی یا رضا دارند، در حالیکه شخصیتهای منفی معمولا با نامهای غیرمذهبی یا نام اسطورههای ایرانی معرفی میشوند.
در دهههای نخست پس از انقلاب، این روند چنان شدت گرفت که حتی شخصیتهای خائن یا طماع در آثار نمایشی نامهایی چون کوروش، سیاوش، بابک یا سیامک داشتند؛ گویی انتخاب نام نیز ابزاری برای تمایز «خوب» از «بد» در نظام ارزشی رسمی بود.
این سیاست، بارها از سوی مسئولان رسمی و کارشناسان رسانه نیز تایید شد. از این منظر، برخورد با دو عروسک «مرضیه» و «مرتضی» نه استثنا، بلکه ادامه همان روندی است که از دهه ۱۳۶۰ تاکنون در فرهنگ رسمی تکرار شده است؛ روندی که در آن «نام» به میدان نبردی میان تقدس و عرف تبدیل میشود.
در نقطه مقابل این سیاست رسمی، جامعه ایران مسیر متفاوتی را پیموده است؛ به طوری که گرایش عمومی مردم بهویژه در دو دهه اخیر، به نامهای ایرانی و باستانی افزایش یافته است. این تغییر ذائقه نوعی واکنش نمادین به محدودیتهای تحمیلشده تلقی میشود. چنانچه به گفته عباس عبدی، تحلیلگر اجتماعی و سیاسی، نام «شاهان» اکنون دومین نام پسرانه پرکاربرد در ایران است؛ نامی که با الگوی رسمی نامگذاری مذهبی در تضاد قرار میگیرد. در واقع انتخاب نامهای ایرانی، اسطورهای یا خنثی در برابر نامهای مذهبی، نوعی مقاومت نمادین در برابر سلطه گفتمان دینی و تقدسگرایی اجباری است.